کد مطلب:315396 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:239

پنج نفر که نسل امیرالمؤمنین در آنها بود
و ابن جوزی در تذكرة الخواص گفته از اولاد امیرالمؤمنین علیه السلام نسل آن



[ صفحه 92]



سرور در پنج نفر بوده؛ حسن علیه السلام و حسین علیه السلام و محمد بن الحنفیه و عباس و عمر اكهر رضی الله عنهم. و اما عمر اكهر، پس زندگانی كرد هشتاد و پنج سال تا آنكه جمع كرد نصف میراث امیرالمؤمنین علیه السلام را [1] و شیخ مفید و ابن شهرآشوب نقل نموده اند كه عمر بن علی علیه السلام مخاصمه كرد با علی بن الحسین علیه السلام نزد عبدالملك برای صدقات حضرت رسول صلی الله علیه و آله و امیرالمؤمنین علیه السلام و به عبدالملك گفت: یا امیرالمؤمنین من پسر صاحب صدقات می باشم و این مرد یعنی علی بن الحسین علیهماالسلام ابن ابن است، پس من اولی می باشم به صدقات. پس عبدالملك مثل زد بقول ابی الحقیق شاعر «لا نجعل الباطل حقا و لا نلفظ دون الحق بالباطل نخاف ان تشفه احلامنا فنحمل الدهر مع الخامل؛ ما باطل را به جای حق نمی گذاریم و به غیر حق نیز (به باطل) سخن نمی گوییم، [چرا كه] می ترسیم از خواب خود محروم شده و روزگار ما را با فراموش شدگان به فراموشی بسپارد» پس گفت: برخیز یا علی بن الحسین علیه السلام، موقوفات را به تو دادیم و تو را متولی آن قرار دادیم. پس چون از نزد عبدالملك بیرون رفتند عمر بن علی اذیت كرد علی بن الحسین علیه السلام را و سب كرد و آن حضرت به سكوت و صبر گذرانید و بعد از آن محمد بن عمر وارد شد بر آن جناب و سلام كرد و بوسید دست آن جناب را. پس آن حضرت به او فرمود: یا ابن عم باز نمی دارد مرا قطیعه پدر تو و فعل شنیع او از اینكه وصل رحم كنم و دختر خود خدیجه را به تو تزویج كردم [2] .

نویسنده گوید چند مطلب از این حكایت كشف می شود؛ اول سوء اخلاق عمر بن علی، دیگر حسن حال محمد پسر او، سوم مقام حلم حضرت زین العابدین علی بن الحسین علیهماالسلام و در عوض قطع كردن عمر بن علی صله نمودن از او به مصداق آیه مباركه والذین یصلون ما امرالله به ان یوصل [3] و آنكه مساعدت عبدالملك با آن حضرت با آن عداوت باطنیه كه با آن جناب داشت امری است فوق العاده و نیست مگر به كرامات و مقام ولایت آن حضرت. در بعضی روایات وارد شده نزدیك به این



[ صفحه 93]



بیان كه سه صفت از صفت اولیاء خداوند و مقربین است صلة من قطعك و الاحسان الی من اساء الیك و العفو عمن ظلمك [4] یعنی صله نمودن از كسی كه از تو قطع كند، احسان نمودن به كسی كه با تو بدی كند و عفو نمودن از كسی كه نسبت به تو ظلم كرده. این بود آنچه از اولاد حضرت ابوالفضل علیه السلام در كتب معتبره به نظر رسید و اما آنچه بعضی ذاكرین مصائب می خوانند كه آن حضرت را دختری بود كه نامزد حضرت علی اكبر علیه السلام بود، در كتب انساب و تواریخ و مقاتل دیده نشده و ظاهر از مجعولات باشد كه در بعضی كتب غیر معتبره یا افواه و السنه غیر صادقه دیده باشند و امثال آن در این موارد بسیار است.



[ صفحه 95]




[1] تذكرة الخواص (ابن جوزي).

[2] عمدة الطالب ص 99 و 100.

[3] آيه بيست و دوم سوره ي مباركه ي رعد است كه مي فرمايد (و صاحبان عقول) كساني هستند كه مي پيوندند به آنچه خداوند به پيوستن به آن امر فرموده است و مي ترسند از پروردگارشان و مي ترسند از بدي حساب.

[4] كافي ج 2 ص 107.